معرفی وبلاگ
نگاهی بر دیوان کبیر از سروده های حضرت آیت الله شمس الدین مجتهدی نجفی (خاضع)
صفحه ها
دسته
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 8465
تعداد نوشته ها : 6
تعداد نظرات : 1
Rss
طراح قالب
GraphistThem248


"نغمه های عشق" بخش دوم از دیوان کبیر خاضع

دیوان کبیر خاضع ، مجموعه اشعار آیت اله العظمی شمس الدین نجفی است که طی دو جلد توسط انتشارات خانه نویسندگان علامه حلی منتشر شده است. به گزارش ناشر ، جلد اول این دیوان "جلوه های عشق" نام دارد و جلد دوم آن "نغمه های عشق" است. این دو مجموعه شعر دارای مضامین عرفانی ، عقیدتی ، اخلاقی و اجتماعی ، در قالب های مختلف شعری است ، گفتنی است ، آیت الله نجفی محقق و استاد حوزه های علمیه است و پیش از این آثار دیگری چون احکام شهادت و گواهی در اسلام ، امام حسین آئینه عشق سرمدی ، معراج و اسلام ، فرهنگ دانشوران در تفسیر قرآن ، گفتار شیعه در اصول و فروع و ... را نیز به رشته تحریر درآورده است.


ای شوق همه دلها ، خود چاره به دلها کن
یا رخصت وصلت ده ، یا جمله شکیبا کن
خاضع ز نماز عشق ، معراج رود یا رب
لطفی که مصلا را ، هم مسجد اقصی کن

دسته ها : نشر آثار
عقل و دین هر دو جهان را رهبر است       چون دو چشمند و هدایت پیکر است
هر کسی با عقل و دین آید ببار       عقل و دین هر لحظه او را یاور است
هر دو یکسانند و نورند و کمال       کی توان گفت این یکی زان برتر است
این به باطن خود رسولی از خدا       وان به ظاهر جلوۀ پیغمبر است

ابیاتی از شعر "چشم واقع بین" صفحه 356 جلد اول دیوان کبیر "جلوه های عشق"

دسته ها : اشعار
روز و شب و ساعات، پی یکدگر آمد               هر لحظه گذشت عمر و جوانی به سرآمد
عابد نستود آنچه که عشاق ستودند                     وز حال خوش خلوتیان بی خبر آمد

ابیاتی از شعر "حال خلوتیان" صفحه 241 جلد دوم دیوان کبیر "نغمه های عشق"

دسته ها : اشعار
صهبا فروش میکده از ما خبر گرفت             گوئی که عهد صحبت دیرینه سرگرفت
افروخت چونکه یار، بسی مشعل فروغ            دلهای عاشقان به شهابی شرر گرفت
بینا نشد فتاده به رندی، مگر که خود              در کوی او فنا شد و نور بصر گرفت
فرهاد تیشه زد به هوا خواهی مراد                مجنون مراد خویش زخون جگر گرفت
بیگانه شد ز عشق، هر آن مدعی که رفت          از دست دیگری، می و جامی دگرگرفت
هرگز نشد فضای قفس، جای  بال و پر             در دام او کبوتر ما بال و پر گرفت
مرغان نغمه خوان، به سراپرده چمن                جشن وصال گل، به نسیم سحر گرفت
"خاضع" نبرد خرقه کس، بی نشان دوست          با کیمیای او مس نفسش، به زر گرفت

ابیاتی از شعر "جشن وصال" صفحه 88 جلد دوم دیوان کبیر "نغمه های عشق"

دسته ها : اشعار
آرام دل ، نگیر زما خورده بر خطا       هرگز نکن دریغ ، ز احسان و از عطا
نبوَد نیاز را همه جا ، راهِ شرح و بسط       نرسد زهر کسی به کرم ، پاسخ گدا
پیوند جان نگشت مُیسّر مگر به عشق       ترسم که رمز و راز شود ، فاش و برمَلا
برخیز "خاضعا" و در آی از حِصار آز       میکوش تا رسی ، سرِ سرچمۀ وفا

ابیاتی از شعر "پیوند جان" صفحه 87 جلد اول دیوان کبیر "جلوه های عشق"

دسته ها : اشعار

دلدادگیم بر تو عیانست و تو دانی       جان در گرو غمز نگاهت ، نه مُخیَّر

هر مست و خماری نبوَد مست به کویت       هر ناب و زلالی به قدح شد ، نه مُخمَّر

"خاضع" به کمندت سر تسلیم برآورد       با حیلت بیگانۀ نادان ، نه مُحرَّر


ابیاتی از شعر "مهر شعله ور" صفحه 340 جلد اول دیوان کبیر "جلوه های عشق"

دسته ها : اشعار
X